قاب زیبای پنجره اگر به خانه ی من امدی برای من ای مهربان چراغ بیاور و یک دریچه که از ان به ازدحام کوچه ی خوشبختی بنگرم...
| ||
|
غنچه با دل گرفته گفت: «زندگي، لب ز خنده بستن است گوشه اي درون خود نشستن است.» گل به خنده گفت: « زندگي شكفتن است با زبان سبز راز گفتن است.» گفتگوي غنچه و گل از درون باغچه باز هم به گوش مي رسد... تو چه فكر مي كني؟ راستي كدام يك درست گفته اند؟ من كه فكر مي كنم گل به راز زندگي اشاره كرده است هر چه باشد او گل است گل يك دو پيرهن بيش تر ز غنچه پاره كرده است! نظرات شما عزیزان: [ پنج شنبه 27 بهمن 1390برچسب:قیصر امین پور, ] [ 10:27 ] [ Emily&fa ]
|
|
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |