قاب زیبای پنجره اگر به خانه ی من امدی برای من ای مهربان چراغ بیاور و یک دریچه که از ان به ازدحام کوچه ی خوشبختی بنگرم...
| ||
|
تو ساعتی
تو چراغی تو بستری
تو سکوتی
چگونه می توانم که غایبت بدانم مگر که خفته باشی در اندوه هایت تو واژه ای تو کلامی
تو بوسه ای
تو سلامی
چگونه می توانم که غایبت بدانم مگر که مرده باشی در نامه هایت تو یادگاری تو وسوسهای
تو گفت و گوی درونی
چگونه می توانی که غایبم بدانی
مگر که مرده باشم من در حافظه ات بهانه ها را مرور کردم گذشته را به آفتاب سپردم به عشق مرده رضایت دادم یعنی همین که تو در دوردست زنده ای به سرنوشت رضایت دادم
[ جمعه 1 خرداد 1394برچسب:محمدعلی سپانلو, ] [ 20:39 ] [ Emily&fa ]
|
|
[ طراحی : ایران اسکین ] [ Weblog Themes By : iran skin ] |